آنجا روي يكي از آن صخرههاي آهكي بلند كه هنوز از پسمانده آفتاب ظهر گرمند، گوشهاي دنج و خلوت پيدا ميكني و مينشيني و خورشيد را نگاه ميكني كه سرخ و لرزان و بي هيچ تقلايي در دريا غرق ميشود و به صداي موجهايي گوش ميكني كه آرام و منظم بر تن صخرهها ميكوبند و اگر حوصله داشتي به بلوچهاي سپيدپوشي كه با دست پر از دريا برميگردند، «خداقوت» ميگويي، اما همه اين توصيفها حتي گوشهاي از زيباييهاي روستاي ساحلي تيس، از توابع بخش مركزي شهرستان چابهار در بلوچستان نميشوند و حتما پيشينيان ما هم اين را فهميدهاند كه از 2500 سال پيش در تيس ساكن شدهاند و به آن گاهي بندر تيزيا گفتهاند و گاهي تيز و گاهي تسي.
تيس، سه قلعه باستاني مهم دارد؛ اولي قلعه تيس است كه سبك معمارياش نشان ميدهد، به دوره سلجوقي تعلق دارد، دومين قلعه، «پيروز گت» نام دارد كه به غير كوهنوردها پيشنهاد نميكنيم از داخلش بازديد كنند، چون راه ورود به آن سخت و خطرناك است، قلعه سوم، «بلوچ گت» است كه بالاي كوه قرار گرفته و دو مقبره هرمي كوچك هم در آن ساخته شده است.
انتخاب سفر به تيس ـ كه از طرف نيكشهر و جاده چابهار ـ كنارك جادهاي آسفالته دارد ـ با خودتان است، اما فقط اين هشدار را بشنويد كه اگر به تيس نرويد، نه مقابر جناني گچ را (كه به باور اهالي، محل سكونت جنها بوده) ميبينيد، نه پيلبند را، نه سدهاي تيس را، نه غارهاي بان مسيتي و نقاشيهاي عجيب و غريب داخلشان را، نه چاه باستاني تيس كوپان را و نه حتي گورهاي مرموز تپه نهادي را. حالا تصميمتان چيست؟ چمدان ها را ميبنديد يا نه؟
انتخاب سفر به تيس ـ كه از طرف نيكشهر و جاده چابهار ـ كنارك جادهاي آسفالته دارد ـ با خودتان است، اما فقط اين هشدار را بشنويد كه اگر به تيس نرويد، نه مقابر جناني گچ را (كه به باور اهالي، محل سكونت جنها بوده) ميبينيد، نه پيلبند را، نه سدهاي تيس را، نه غارهاي بان مسيتي و نقاشيهاي عجيب و غريب داخلشان را، نه چاه باستاني تيس كوپان را و نه حتي گورهاي مرموز تپه نهادي را. حالا تصميمتان چيست؟ چمدان ها را ميبنديد يا نه؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر