اوباماجان!
خطاب به من و رهبرم پیام داده بودی. دمت گرم. الحق که اهل تغییری. این پدر و مادرم پایشان لب گور است اما دل نمیکنند و میخواهند بیایند مرا ببینند. تغییری بده قبل از آنکه اجل برسد، ویزایشان برسد. اینجا هم آنقدر لفت و لیسش ندهند که در مراسم انگشت نگاری عزرائیل بچسبد خِرِّشان را.سعدی و بنیآدم و زندگی خوب و اینجور خرت و پرتها را که دربست با تو هم عقیدهام.در مورد رهبرانم کمی زیادی اوباما هستی. تو فکر میکنی حضرت رهبر همانی است که در ایرانشهر پیاده راه میرفت و چپق دود میکرد؟ اخوی، برای خودش فرعونی شده سوار برملت. چپقها میکند چاق.برادر! ریشی بگذار. تسبیحی بگیر دستت. باراک و اوباماییات را بگذار کنار. حسینیات را پر رنگ کن. زیارت امام رضایی برو. حیا کن. یوتوب را رها کن. به نزدیکی حوزه و کاخ سفید بیندیش، و الا چه پیامی؟ چه کشکی؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر