با آنکه من به کشورهای دیگر نرفته ام و ملل دیگر را ندیده ام ولی فکر می کنم ایرانیان از همه ملتهای دیگر بیشتر به صدای انفجار علاقه نشان می دهند. جشن آنان بدون ترقه بازی و تق و توق معنی ندارد . تقریبا همه روزه و هر شب صدای ترقه ها را می شنویم . اگر دست بچه ای پولی بدهید بجای خریدن شکلات و.. فورا می رود و ترقه ای می خرد و منفجر می کند.
در چهارشنبه آخر سال که جشن شتایش از آتش برگزار می شود و بزرگترین سند آتش پرستی اجداد ایرانیان و بزرگترین سند حماقت آن مرحومین است مشکلات فراوانی برای مردم بوجود می آید زیرا یک عده از بیخردان می خواهند رسم آتش پرستی اجداد آتش پرست را تکرار نمایند آنان آتش بازی راه می اندازند و هر سال تعداد زیادی تلفات می دهند برخی نقض عضو و بعضی هم می میرند. طوری شده که مسئولین امر از رسیدن چهارشنبه شوم نگران امنیت مردم می شوند تعداد زیادی مامور و پلیس به حال آماده باش در می آیند. هرچ و مرج ترین و خطرناک ترین ایام سال خطرناک ترین ایام سال در ایران ایام تعطیلات نوروزی است در این روزها همه چیز به هم ریخته است و کسی به کسی نیست. اگر دشمنی بخواهد حمله کند بهترین فرصت است. خطرناکی این روزها از این جهت است که هیچ دکتری وجود ندارد و خدا نکند در این ایام کسی بیمار شود. خاطره تلخ
دو سه سال پیش درست همین روزها یعنی در آستانه نوروز یکی از خواهران خویشاوند ما ناگهان بر اثر عارضه قلبی بیمار شد او را به بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان منتقل نموده بودند. صبح روز بعد رفتم به ملاقات . در بخش سی سی یو (مراقبتهای ویژه) بستری بود حالش خیلی بد نبود اما وقتی دکتر .... که متخصص قلب است آمد و دید مریض دارد بشدت عصبانی شد و به هر طرف داد می زد می گفت : من نوروزم را برای یک مریض خراب کنم؟ دکتر چندین بار جنگ و دعوا راه انداخت در حالیکه جلوی بیمار قلبی نباید کسی دعوا کند.
بعد از ظهر وقتی به نزد آن بیمار رفتم با ناراحتی گفت مرا زود از اینجا بیرون بیاورید می خواهم به خانه خودم بروم نمی خواهم این دکتر معالجه ام کند . به نزد پرستارها رفتم که مرخصش کنید گفتند ما اجازه چنین کاری را نداریم . خلاصه روز بعد بیمار ما را به سردخانه فرستادند و دکتر به تفریح رفت.
بعد از آنکه نوروزش را برگزار کرد برای معذرت خواهی آمد اما معذرت خواهی او چه فایده برای ما داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر