۱۳۸۸ فروردین ۱۰, دوشنبه

ابرهای سیاه برفراز آسمان خاورمیانه


رابرت فیسک

هنوز چند روزی از ابراز ناراحتی و خشم اعراب از موفقیت لابی های اسراییلی در کنار زدن چارلز فریمن مرد صریح اللهجه کابینه اوباما نگذشته بود که خاورمیانه دوباره با ضربه ای دیگر از سوی اسراییلی ها روبه رو شد. اعراب این روزها باید خود را برای تقابل با وزیر خارجه جدید اسراییل آماده کنند، مردی که به واقع به سبب موضع گیری های تند و تیز نژادپرستانه اش در قضیه فلسطینی ها توانست در کابینه تازه نتانیاهو جایی برای خود دست و پا کند، کابینه ای که تا به امروز ناخوشایندترین سیاستمداران خاورمیانه معرفی کرده است.

اسراییل یک شبه مردی مانند آویگدور لیبرمن را به عرش رساند، کسی که در هیچ دورانی نتوانست آن گونه که باید برای خود مقبولیت داشته باشد.

در این میان شمار اندکی از فلسطینی ها از انتخاب او در مقام وزارت خارجه خوشنود هستند چرا که به زعم آنها لیبرمن حداقل چهره واقعی اسراییل را به غرب نشان می دهد. البته من این صحبت ها را در زمانی که قرار بود آیل شارون نخست وزیر شود هم خیلی شنیده بودم.

همیشه این باور نادرست و بی منطق در خاورمیانه وجود داشته که فقط با روی کارآمدن افراطی های تندرو در تل آویو است که می توان زمینه آرامش و توافقی را که فلسطین طی دهه ها به آن نیاز داشته، فراهم کرد. اما این خطرناک ترین باوری است که می تواند منطقه را به سرحد نابودی بکشاند. چنین توهماتی فقط هذیان هایی است که از بیماری خاورمیانه درمانده نشات می گیرد.

حقیقت این است که نخست وزیر جدید اسراییل به صراحت اعلام کرده که هیچ راهکاری برای تشکیل دو دولت مستقل فلسطینی و اسراییلی در کنار هم در خاطر ندارد. او حتی با کاشتن نمادین یک نهال در بلندی های جولان نشان داد که سوری ها هیچ گاه به آرزوی بازپس گرفتن سرزمین های خود دست نمی یابند. و اکنون چنین سیاستمداری با این گونه تفکر افراطی مردی را به کابینه خود راه داده است که حتی هموطنان عرب ساکن در اسراییل را به چشم شهروند درجه دو می بیند. از چنین کابینه ای چه طور می توان انتظار مصالحه داشت؟

در این میان نخستین سفر لیبرمن به واشنگتن فرصت غنمیتی برای اهالی تل آویو است. آنجا تکلیف خیلی ها روشن می شود. آیپاک بزرگ ترین لابی اسراییلی در آمریکا که در خدمت سیاست های حزب لیکود است به طور حتم برای دفاع از او برنامه های ویژه ای ترتیب می دهد و بانو هیلاری هم مجبور است که در کاخ وزارت خارجه به گرمی از او استقبال کند. کسی چه می داند شاید لیبرمن حتی او را مجبور کند وفاداری آمریکایی ها به سران تل آویو را ولو با سوگند خوردن باراک اوباما نشان دهد. این قصه سر دراز دارد!

البته لیبرمن در تعامل با مصر روزگار سختی را سپری خواهد کرد. حسنی مبارک رییس جمهوری مصر که با برای آمریکایی ها مهره ای مفید و کارآمد است برای لیبرمن دردسرساز است. ادعای عجیب لیبرمن که " مبارک یا باید به اسراییل بیایید یا به جهنم برود! " عمیقا مردی که با پذیرش توافق نامه صلح با اسراییلی ها، خود و کشورش را در مظان اتهام سایر کشورهای خاورمیانه قرار داد و همه خطرهای آن را تا به حال به جان خریده دگرگون و متاثر کرد. مصری ها این روزها با شنیدن صحبت های لیبرمن به شدت خشمگین و نگران هستند. چندی پیش لیبرمن ادعا کرده بود که همه فلسطینی ها را در بحرالمیت غرق و اعراب اسراییلی را که با حماس در ارتباط باشند، اعدام می کند!

این روزها خبر ظهور چنین مهره هایی درکابینه آینده اسراییل با ادعاهایی وحشیانه و واکنش ناامید کننده باراک اوباما در حمایت از فریمن که با فشار لابی های اسراییل کنار گذاشته شد بدترین و البته خطرناک ترین اخباری است که در خاورمیانه به گوش می رسد.

من زبان لیبرمن را خوب می فهمم. برای کسی مانند من که در دهه 90 میلادی حمام خون بوسنی را از نزدیک دیدم و لمس کردم فهم کلام کسی مثل لیبرمن چندان سخت نیست. زبانی که در کام لیبرمن می چرخد و صحبت از اعدام و قتل عام به میان می آورد، همانی است که در سال ها پیش از این میلوسویچ، کارادزیچ و سایرین را به جنایتی هولناک کشاند.

شاید بهتر باشد بانو هیلاری پیش از هر کاری به همراه سایر دوستان در کاخ سفید کمی کتاب های تاریخ یوگسلاوی را مرور کنند و دریابند که امروز با چه کسانی روبه رو هستند. تاریخ چرخه تکراری حوادث مشابه است گو این که داستان همچنان ادامه دارد!

ایندپندنت 19 مارس 2009 / ترجمه: لیدا هادی


هیچ نظری موجود نیست: