به خاطر دارم چند سال پیش در یک بازی مهم میان ایران و عربستان که همه ما ایرانیان صرفنظر از هر قومیت و مذهبی با علاقه منتظر نتیجه پیروزی تیم ملی ایران بودیم و با اشتیاق فراوان بازی را نگاه می کردیم. تیم ملی ایران در آن بازی برنده شد و هزاران جوان بلوچ و فارس در کنار هم به هلهله و شادی پرداختند. اما اندکی نگذشت که با پیام علی دایی گلزن آن بازی این شادی جای خود را به تاسف و حیرت داد. علی دایی در پیام تبریک خود گفت : من پیروزی تیم ملی ایران را به شیعیان تبریک می گویم. او بازی ملی ایران را با نگاهی مذهبی دیده بود و برد تیم ملی را نیز در برابر عربستان از این زاویه می دید.
شب گذشته یکبار دیگر ایران و عربستان در یک بازی سرنوشت ساز این بار در زمین ایران در برابر هم قرار گرفتند گلزن سابق تیم ملی حالا سرمربی این تیم شده بود و شاید باز هم بازی را با نگرشی مذهبی و نه ملی هدایت می کرد . اما در کمال حیرت در برابر چشمان صدهزار تماشاچی حاضر و میلیونها تماشاچی تلویزیونی و شنوندگان رادیو و در برابر رئیس جمهوری که در ورزشگاه حاضر شده بود تیم ملی ایران باخت و شکستی تاریخی را تجربه کرد.
من نیز همانند میلیونها ایرانی از این شکست که با وجود بهترین موقعیتها نصیب ایران شده بود ناراحت شدم. و خاطره تلخ پیام چند سال پیش علی دایی برایم زنده شد. آن پیام به اندازه این شکست تلخ بود. او امروز از سرمربیگری تیم ملی برکنار شد و بسیاری از مردم که آن خاطره را هنوز به یاد دارند و تجربه شکست دیروز را نیز دیدند از برکناری او شادمان شدند. مهم نیست علی دایی چقدر برای ایران گل زده است مهم این است که او مردم ایران را از هم جدا دیده و احساسات ملی آنها را جریحه دار کرده بود. علی دایی می توانست به عنوان یک بازیکن ملی و فارغ از تعصبات مذهبی برای همیشه متعلق به همه مردم ایران بماند. همانگونه که هرگز کسی درباره شادروان تختی و دیگر قهرمانان بزرگ تاریخ ایران نمی پرسد که آنها شیعه بودند یا سنی و برای همیشه در یادها جاودان مانده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر